خاطِرات روزانهـ مَن

مَـرا کِیفیَتِ چَشمـِ تو کافیست...

خاطِرات روزانهـ مَن

مَـرا کِیفیَتِ چَشمـِ تو کافیست...

2-

 

پنجشنبه رفتم خونه مادری

البته به قولم وفا کردم و رفتم پیش بابا جونم

اما عین خنگا یادم رفت بیسکوئیت ساقه طلایی بخرم ببرم

شب خونه مادر خوابیدیم و با پنجره باز و هوای خیلی خنک و پتو بسی حال کردیم

دیروز صبح هم رفتیم مراسم شیرخوارگان

انواع و اقسام نی نی در قیافه ها ، تیپ ها ، سایز های مختلف اونجا بودن

خیلی خوب بود...

بعدشم برگشتیم خونه و دیدیم همسایه عزیز نذری میدن

نذری ُ  گرفتیم و رفتیم کوه مثلا زرشک کوهی بچینیم

اما دست از پا درازتر برگشتیم

عصر وقت اپیلاسیون دارم

فردا هم باید برم دکتر که ببینه با توجه به داروهایی که خوردم واسه بارداری  تخمک ها در چه وضعیتی هستن

چقدر قاطی پاتی شد.

+ این روزا التماس دعا..